Grüß Gott, liebe Freunde, ich bin Mohseni, ich bin wieder da. Heute haben wir wieder angefangen und heute haben wir auch Unterricht. Das Thema ist auch Dativ und ich schreibe auch das Thema. اما از این وقت، من باید بردارم که که این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از این وقت، از ا دورف بود لینس و دوباره امروز امی درس های ما شروع شد ولی برای همیشه امروز درس ما درباره از اول از صفر شروع می کردیم ولی بخیر انشاءالله که از صفر هم آغاز کردیم و برای همیشه از در هفته ما دوبار درس داریم از امی تلویزون درس داریم اگرچه شما اینجا نیست چون در صفحه موس در ک این تلویزون از این تلویزون درس داریم اگرچه شما اینجا نیست چون در صفحه موس در کمره تلویزون باشه ما این درس ها امروز میخوانیم که دطیف ها میخوانیم ما دطیف ها براتون معنی کردیم که بسیار ساده معنی کردیم ساده بخاطر این معنی کردیم که باید ما شمایی را بفهمیم که چه قسم کار گرفته شده و چگونه را تشخیص کنیم چی بکنیم خب دطیف بفهمیم که چه قسم کار گرفته شده و چگونه را تشخیص کنیم چی بکنیم این را باید خب دتیف دتیف به این مناسب که ما همیشه غیر حرکتی هستیم جریان نداریم و فیلن که من در این کلاس سنفی هستم و همین شان قرار دارم اینمی خودم شخصا دتیف هستم خب ما در دتیف عرفای اضافه داریم. این را پرپیزویسیون میگه. عرفای اضافه داره که ما دهی هفت دانه یا هشت دانه داریم. ولی ما فیلن ا است که شروع میکنیم. nach ok mit ok und aus خواه دوستان ما در دتیف اینمی حرف های اضافی را داریم و امروزم میخواییم که درست همراه تان کار کنم و درست پیش برویم ما در دتیف حرف اضافی را در اینجا نوشته کردیم. سو بای نخ میت فون سایت اپ گیگن اوبه اوز. ولی ای ها جای مختلفی دارن در کار گرفتن. در جمله سازی جای مختلفی دارن در کار گرفتن. در جمله سازی جای مختلفی را با خود دارن. مثلا سو همچنین بمن بسوی حتی رویم گفتن میتونیم. خب بای. بای به این مناسه که هنگام و یا نزدیکی یا نزدیک این مناسه را با خود دارن.ود داره نه خودتان میفهمین که طرف بدن میت همراه و بامنی میدهد بامن همراه تو همراه من مثلا فن ولی ما در زبان آلمانی سه دانه از با خود داریم ولی این سه دانه از کار گرفتنش جای مختلف با خود داره سه دانه از داریم یکی فون داریم یکی اب داریم یکی اوز داریم هر سیش از منی میدهد ولی مختلف جای کار میشه با اوز فون هیچ وقت مقایسه نمیشه با اب فون هیچ وقت مقایسه نمیشه وقتی که من فون اگر خواستم بخواییم که از فون کار بگیرم ولی ما باید یک لغات دیگر هم اضافه کنیم که از فون کار بگیرم ولی جمله هاش فرق میکنه ولی اب اوز فون که هست کلش به زبان علمانی ازمانی میده ولی جای مختلف رو با خود داره خب سایت خودتان میفهمین که شاید مدت زمان یارا مشخص میکنه سایت خب روبروی یا پیش روی روبروی میگیم نی مقابل ما مقابل تو گیگن ویبایینی منی میده ولی ما اینجا اوزم داریم اوزا گفتم خب براتان گفتم که ما سه دانه از داریم باز ولی ای که هست سیادتر در کشورها کار میشه زیادتر به بیرونها کار میشه به بیرون رفتن و داخل آمدن به ای زیاد کار میره خب بسیار ساده براتان بفهمون ولی ما در دطیف دطیف چگونه تغییر میکنه دطیف چگونه تغییر میکنه دتیف چگونه تغییر میکنه ولی ما در دتیف زبان علمانی ارتکال سه دانه داریم چیز داریم در دست دی خب ولی چگونه تغییر میکنه تغییر به این خاطر میکنه که دیر ما همیشه بر دتیف دیم قرار میگیره خب دیم میشه در اینجا دست همچنین دیم دی در دتیف میشه دیر خب باید تغییرات وجود بیا وقتی که یک نفر میگه این ارتیکل ها مرا دیوانه کرد ارتیکل آدم ها دیوانه کرد میگه وقتی که ارتیکل ترا دیوانه کرد این حرف های اضافه را یاد بگیر حرف های اضافه را که یاد گرفتی تو میتونی که ارتیکل ها تغییر بودی ا ارتیکل را مشخص کنی. ما یکی فعل داریم یکی ارتیکل داریم. فعل هم داشته باشیم میتونیم که یارا تغییر بودیم. اما امروز سر فعل نمیریم. امروز سر عرفای اضافه میریم. خب. مثال ما یک جمله جور میکنم. چرا دیر به دیم تبدیل شد. دست به دیم دی به دیر تبدیل شد. چرا؟ خب. مثلا ما میگم ک دی به دیر تبدیل شد. چرا؟ مثلا، خیلی راحت براتون میگم. یعنی من نزدیک دکتر هستم. ولی او دکتر که است؟ خانم هست. مثلا، ما میتونیم براش بگیم که از بای شروع کردم. اگر سوره شروع میکردم، یک کمی سختر براتون بود. بای شروع میکردم که ما میگیم که ما در نزد دکتر هستم ولی در نزد دکتر خانوم هستم. او خانوم از او دکتر. میگیم مثلا ارتیکلش چی هست؟ دی هست. اینجا نوشته کنم. دی. اینجاست. ولی ای باید به دیر تبدیل شود. مثلا همیشه در دتیف سوال میشه و کجا نی؟ همیشه در دتیف سوال میشه و یا ویم با کی؟ همیشه این رقم سوال میشه اما ما این رو منویسیم خب این مربوطی دتیف هست فیلن ما این رو کار میکنیم که و رو کار میکنیم نفر میگه که و بیست و کجا هستی نی؟ از این کار میگی هست فیلن ما این را کار میکنیم که و را کار میکنیم نفر میگه که و بیستو کجا هستی نی از این کار میگیریم فیلن کجا هستیم ما میگم ما فیلن نزد دکتر هستیم ولی و دکتر اشاره میکنم که خانم هست خب و بیستو و بیستو را نوشته نمیکنم ما میگم که من نزد دکتر هستیم ولی ما ارتکالت دغیر بودم ده اینجا خب و بیستو را نوشته نمیکنم خب و بیستور نوشته نمی کنم خب من از دکتر هستم این بای خب آرتیکل دی بود ولی در این قسمت در شد همچنین در اینجا در میشه در این قسمت در شد. همچنین در اینجا در میشه. در. ما میتونیم که در اینجا آزادانه براتون ببینم که وقتی که ما باید آوردم باید در اینجا حرف اضافی دتیف هست. حرف اضافی دتیف باید مصبت در بیاید. بخاطر از اینکه آرتیکلش دی هستن. آرتیکلش دی بود به دتیف تغییر میکنه. در تغییر مصبت اینجا دیر بیاید بخاطر از اینکه ارتکلش دی هستن ارتکلش دی بود به دکتیف تغییر میکنه دیر تغییر میکنه وقتی یک نفر تا سوال میکنه چرا تغییر دادی میگی که حرف اضافی دکتیف دا جمله آمده من باید تغییرش بدم اینمی ارستن هستن بعد ما این را دکتر هستن عرف کلان نوشته کردم که اشبین بای دیر ارستن اون نفر میفهمه که موسینی نزدیک دکتر هست ولی او دکتر خانم هسته. او دکتر خانم هست خلاص. اگر ما بگیم که ما اشبین بایم هرست بگیم. بایم هرست که گفتم باز میفهمه که او من نزدیک دکتر مرد هستم. حالا هر دوش هم در اینجا جور میکنیم مشکل نیست. خب. حالا اینجا خانم شد. ولی بخاطر از اینکه دیره به دیر تغییر کدیم اینجا بای آمد. حالا من دیر به دیرم باید تبدیل شود. چون آرتیکل دیر آرست هست. نی؟ آرتیکلش دیر هست. مزکر هست. اون مرد هست. ایخ بین. حالا پس بای می. اینجا. اینجا. اینجا. اینجا. وقتی که بایامت حرف اضافه در تیف قرار گرفته اینجا ما میتونیم در اینجا چه کنیم؟ دیر بود. وقتی که ارتکال مذاکر که دیر است ما میتونیم در اینجا. اما اینجا یک حرف است که باید ما اشاره کنیم. ما میتونیم در اینجا بگیم که اینجا بای دیست که باید ما اشاره کنیم. ما میتونیم در اینجا بگیم که ایخبین بای دیم آرست. اوکی است. هدف از اینست که ما نزدید دکتر هستیم. اما ما چگونه ایره خوبتر و مقبولتر بسازیم ایخبین بای دیم هست اما ریختی که هست درست هست اما قشنگ نیست خب ما برات میگیم چه قسم نشته که ای دیره در اینجا میمونیم که اشاره ارتکال زن بود ولی از اینجا نشته میگیم که من نزدید دکتر هستم ایشبین بایم ایم میضافه میکنیم بایم هست کتا خیلی کرس جر هستم ایشبین بایم این میضافه میکنیم بایم ارز کتا خیلی کرز جمله هست ایشبین خب حالی فیلن هدف از اینست که شما جمله ها را ببینین ما بایم هرستو ما بایم داریم و همچنین بایده هم داریم مثلا حالی ما این را چه میکنم درمچنین بایده ام داریم مثلا آره ما این را چه میکنم در اینجا پاک میکنم ولی اینجا بایده امش کردم ولی اینجا بایم تغییراتش چی هست ما دی را هزفش میکنیم و همچنین ای را هزفش میکنیم امی ای ما از این قسمت میاریم پلوی بایم وصل میکنیم میشه بایم ولی این در کجا کار میره در دست در دیر کار میره وقتی که ارتکالش دی بود کار نمیره و ارتکالش اگر دی بود به هیچ وجه کار نمیره و فقط به دیر و به دست حرف اضافی را گفته میتونیم بایم اگر ارتکالش دی بود نمیتونیم بایم گفته ب با دیر و با دست حرف اضافه را گفتم میتونیم بایم اگر ارتکالش دی بود نمیتونیم بایم گفتم بایدیر یا بایدیر بوده بایدیر فقط ارتکالش تغییر میکنه دی با دیر میشه خلاص دیگه هیچی نمیشه اینمی هست خب این جایی نیست که این را باید دوستا ببینن اونجا جایی نداریم چه کردید دوستا ببینند اونجا موندیم خب عدف از اینست که ما باید بفهمیم گرامر چیست درست است خیلی آسان است ولی تشریش خیلی مهم است برای هر کدام اتان. امروز درسای ما از این سفر در اینجا آغاز شد. در این تلویزون، در اینجا، در این دفتر آغاز شد درسای ما. ولی ادف امایی است که هر کدام اتان باید ارتیکل را تشخیص بکنین، حرف های ایصات را تشخه اش میکردیم پاره اش کنیم دیگه کدام مشکل نیزه ای این بیاد یکد برداریم از اینجا میبینن او را؟ خب خب ادف از این است که امروز خب اینجا چی ماندیم؟ وکی ادف از این است که دیگر امروز خب اینجا چی ماندیم؟ امی هر قدر کش کردم امی دستخط خدا جرگرده نتانستم خب دیگر امروز ارتکال هو میخانیم حالا فیلم پس در باید هستیم باید هم در اینجا نوشته کنم که ما و شما بفهمیم حرف اضافی یکی از حرف های اضافیش هستن خب ما دیر رو کار کردیم به دیر تبدیلش کردیم نیم؟ آل دست هم کار میکنیم دست چگونه کار میکنیم؟ گفتم که در دتیف دست و دیر به دیر تبدیل میشن خب آل دیر رو ماننیم. دست چگونه کار میکنیم؟ گفتم که در دتیف دست و دیر به دیم تبدیل میشن. خب. آلی دیرم ماندیم که به دیر تبدیل میشه. اما او را ماندیم. در حال کار نکنیم. آلی دست را کار میکنیم. مثلا ما میگم که او بیستونه گفتم در دتیف همیشه دتیف همیشه و سوال میشن خب همیشه و سوال میشن میگه او بیستو یا او بیستو کجا هستی آلی ما میگم که من نزدی خانه هستم یا نزدی ترین هستم بانوف هستم خلا سرک هستم هر جای که خود کجایی که بودی آدرست بره بودی در دفتر هستی در هر جایی که بودی خب الان من میگم که من نزدی خانه هستم اما خانه هستم نمیگم نزدی خانه هستم اون نفر میفهمه که در کجا هسته اما خانه هستم من نمیگم خب اما دست هاوز هست نی؟ یا میگم که آرتیکل کینو که هست دست است. اینجا میگم که من نزدیکینو هستم. خلاسش مشکل نیست. کینو. اراتیکلش هم دست است. حالا من میگم که اینجا عرف اضافی من بای است. بای. ولی اگر من بگم که بای دیم کینو این اشتباه است اشتباه نیست اما خود قشنگ نمی آد جمله خب بای دیم کینو اوکی خب بخاطر از اینکه عرف اضافه من بای بود گفتم بای هنگام و نزدیک منی می دهد خب اینجا بای است وقتی که ما هنگام و نزدیک منی می دهد. خب. اینجا بای هست ده. وقتی که من گفتم در نزدیک کنو هستم. آلی من می گم که کتاتر. من براش می گم. چرا سهی نمی شده قواده ها؟ هیچ دور نیست. ایخ بین. باید این کینو نگفتم جمله اینقدر دراز نکردم عدف از اینست که اینجا باید انید. فقط این های اضافه کردیم در اینجا. همیشه وقتی که در نزدی دکتر بودین، در نزدی خانه بودین، در نزدی هر چیزی که بودین، اردیکلش دیر بود، دست بود، شما بایدیم نگوینید. چون دست دیر به دیم تبدیل میشه، بایدیم نگوینید. فقط بایم صحبت بکنیده ایم نگوین ایجا بخشون دست دیر به دیم تبدیل میشه بایده ایم نگوین فقط بایم بایم صحبت بکنین ایشبین بایم هاوس ایشبین بایم کینو ایشبین بایم آرس یعنی آرسی که مذاکر است ایشبین آرتیکلش هر چی که باشه هر چی که بود دیر و دست بود میتونی که براش بگویی که ما در نزدی اینمی چیز هستم فقط بایم ها اشاره کنی امی بایده ایم بایدگویی که من در نزدی اینمی چیز هستم فقط بایم ها اشاره کنی امی بایده هست دیگه گوشش که بدردت نمیخوره ایخبین بایم کینو من نزدی کینو هستم اگر وقتی که بگویی که رنگ شب تغییر بودی من در این جاده هستم یا در این خانه زرد هستم بعد او را باز از اکتیف بیاری باز او را باید دیگه رقم جورش کنیم اما موضوعی ما امروز اینه می هسته از این پیش نمیریم خب این بین با این کینو من در نزدیک کینو هستم یا در نزدیک سینما هستم اینه ای هم سه آرتیکل همون تغییر دادیم دی به دیر تبدیل شد دست به دیم همچنین دیر به دیم تبدیل شد خب آره میریم به دیگه ایش خب اینه می رویم به دیگرش خب این نخ هست این کار شد خلا شد این موضوع درس ما امروز فقط شناخت ارتکال هست که برای همیشه دیگر نمی خونیم این را نخ هم می خونیم خیلی نخ هم حرف اضافی دتیف هست صحیح حرف اضافی دتیف هست ن صحیح است؟ عرف اضافه دتیف هست. نخ. نخ چی هست؟ مثلا بعدا طرف داریم نی؟ طرف آلمان، طرف سویس، طرف اتریش. مثلا بعد از غذا خوردن، بعدا داریم یعنی بعد از غذا خوردن، بعد از کار هر چی که بگی اینمی دومنی میتن نخ بعدا ترف خب آره ما میگم ده اینجا اینم پس در ارتکال ها باید تغییر بودیم چون ارتکال خیلی مهم هست خب آره ما فیلن تنها چی را کار میکنیم مثلا دی را کار میکنیم ارتکالش هم دی هست ولی دی آبایت هست نی؟ دی آبایت است نی دی آبایت ارتکال کار چی است دی است ولی حرف اضافی من چی است نخ است وقتی که ما گفتم که بعد از کار نزده تو می آیم یا به سوی تو می روم یا به طرف تو می روم بعد از کار بزمه چی می گیم اینجا ا سویتو میروم یا به طرفتو میروم بعد از کار بزمان چه میگم اینجا این دی است نخ ببینین نخ در اینجا دی است ارتیکل ولی در اینجا در شد وقتی که دی با دیر تغییر کرد چون میفهم که اینجا دتیف است هر فیضافی ار اینجا دیر شد وقتی که دیبا دیر تغییر کرد چون میفهم که اینجا داتیف هستن نی هر فیضوپی از اینست نخت دیر آباید مثلا اینجا آباید نمیگه که ایه که نخاوزه وقتی که همیشه نخ میایه نخ دیم میایه ما همیشه باید فعل بعد از این قرار بودیم باید فعل ما بعد از این قرار بودیم وقتی که ما اینجا فعل که هر باید داریم بعد از این فعل می آید و وقتی که این بود مثلا نخ دیم هر چیزی که بگی باید فعل به دوم قرار بگیره دی اینجا بعد از نخ باید فعل قرار بگیره حالا ما فعل نخ دیر ها باید گیه نخ هاوزه ببینید اینجا فعل ما گید دوم قرار بگیره در اینجا. بعد از نخ باید فعل قرار بگیره. حالا ما فعلا نخ در عباد گیخ نخاوزه. ببینید اینجا فعل ما گهه نیست ولی بعد از این در اینجا میشینه. خب. گیخ نخاوزه. نخاوضه خب عدف از اینسته که اینجا دی بود اینجا دیر کرد آل دی به دیر چرا تغییر کرد؟ اینمی نخ بود که اینمی را تغییرش داد دیگر تغییر داده نمیتونیست دیگر حرف های اضافی ده تیف تغییر میتونیست اما دیگر هیچ تغییر نمیتونیست یا فعل حرف های اضافی حرف های اضافی تغییغییر نمیتونه یا فعل اکوزتیف عرفا اضافی تغییر دادن نمیتونه این را صرف فعل خودش عرفا اضافی خودش تغییر میتونه دیگه چیز تغییر دادن نمیتونه خب آلی ما پس میم به دست میم خب دست اینجا کار کردیم دیابایتا آلی میگیم که دست دست دست دست. اینجا کار کردیم دیابایتا. آلی میگیم که دست دست ایسن. دست ایسن. دست ایسن. آرتیکلش هم دست هست. ایسن هنی؟ آلی آرتیکل چه قسم کریم که آرتیکل تغییر بکنیم؟ ولی حرف اضافی من همینجا باقی بماند. حالا من میگم که نخ حرف اضافه همون است. اینجا دست است. حالا دست به دم تغییر میکند. چرا تغییر میکند؟ که چرا حرف اضافه همون نخ است. نخ دیم دیم جروش کرد. این دست به این تبدیل شد. اگر کسی پرسان که چرا ده اینجا دست خودش ارتکال چرا خودش نمی آه میگی که حرف اضافی من حرف اضافی من ده دیف است از خاطر از این دست به دیم تبدیل باید شد. همچنین دی به دیر تبدیل شد. دست به دیم تبدیل شد. اینمی حرف اضافی است که تبدیلش میکنه. قسم گیی نخاوزه خلاص یک جمله خیلی آسان و تشریش هم خیلی خوب دیگه از این زیاد تشری نمیشه نخ حرف اضافی دتیف هست نخ حرف اضافی دتیف هست دست به دیم تبدیل شد دی به دیر تبدیل شد و همچنین آلی میریم به دیر میریم دیف است. دست به دیم تبدیل شد. دی به دیر تبدیل شد. و همچنین آنها میریم به دیر میریم. دیر را چه قسم جور کنیم؟ خب دیر به این خاطر جور میشه که... آه در دیکتاک است. کمریت خب آنی میمونیم هدف از اینسته که دست به دیم تبدیل شد دی به دیر تبدیل شد حرفای اضافی دتیف هسته دیگر چیز جور نمیکنه اینه خب یا فعلش فعل دطیف که بیایی باز جور میکنه آلی میریم پس بدیم خب دیر است دیگر نیست که اون جمله های که دیر است خب اردکل دیگر است. اردکل دیگر است. وقتی که من گفتم که من بعد از دکتر طرف کار میرم. خوب. اینجا بعد چه قسم جور کنم؟ میگم که اینجا نخ پس نخ آمد عرف اضافی ما ولی ارتکال داکتر هم چی هست؟ دیر هست نخ دیم ببینید دیر به دیم تبدیل شد دیر به دیم تبدیل شد ولی عرف اضافی ما نخ هست نخ دیگر به دیم تبدیل شد ولی عرف اضافی ما نخسته. نخ دیم است فره نخوزه. فر ایخ نخوزه نخوزه خب این پایین هم بگیر خب هست خب این دیر آرز بود مزکر بود ولی اینجا دیم شد بخاطر از اینجا نخ هست حرفی اضافی من. نخ خود پروزیسون هست. حرفی اضافیش هست. اینمی که آمد دیر را به دیم تبدیلش کرد. آرتیکلش دیر بود به دیم تبدیلش کرد. اینجا گفتم که بعد از دکتر به طرف خانه میرم. یعنی مشکل خود پیش دکتر حل میکنم. دارو دوای خود را میگیرم. میرم به طرف خانه میرم. مشکل خود را پیش دکتر حل می کنم. درو دوای خود را می گیرم و می رویم به طرف خانه. منظوری هستم. این خلاص است. بند نگه کردی؟ نه، دیگه این کار نیست. اوکی. دیگه او را بندش نمیکنید خب حالا میریم به طرف سو سو هر فیضافی هم دادیف است. هر فیضافی من چی است؟ سو است. هر فیضافی دادیف است. حالا من میگم این چه دتیف هست. خب. حالا من میگم این چه قسم گفته میشه؟ حالا من میگم که و گستو. یا او بیستو. اگر من بگم که و گستو میتونم بگم که سو ده عباید. اما این پس به اکوزتیف به دتیف گد میشه. هر دوش گدوت میشه در اینجا. اما ما فیلن منظورمون دتیف هستم. مثلا ما میگم که خب سوره کجا؟ اوکی کجا می روی نی؟ و گستو کجا می روی؟ اگر ما بگم که در اینجا اش گستو یعنی بسوی چی؟ اگر ما بگم به طرف کار ارتکالش دی است اگر به طرف دکترگیم ارتیکل دی است. اگر با طرف داکتر بگیم ارتیکل دی است. اگر با طرف سینما بییر ارتکال هست در اینجا. دیگه هیچی نیست. اشگه و در ایشگه هست. اینجا سو هست. خب. بعد سو بیا. اشگه سو. آباد. اوکی کجا می روی؟ گفت که ما به طرف کار می رویم اما چه قسم می شود اینجا؟ اشکه سو در اوکی ارتکلش دی بود اینجا به دیگر تغییر کرد آنی ما می گویم که چه قسم می گفت همیشه؟ بازیرجا به دیگر تغییر کرد حالا میگم چه قسمت گفتم ده دیف است اینجا سو داریم ارتکال عربایت دی بود ولی دیگر تغییر کرد حالا اینجا سو عربایت اینجا فقط اغ تبدیلش کرد. نیمانه؟ حالا اینجا میگم سو عباید. اینجا فقط یک اغ استفاده میکنم. یا آر استفاده میکنم. ایشگیه سو عباید. خلاص. عباید. اوکی. بخاطر از اینجا نمیگه ایشگیه سو ده عباید. آین فرق کتا برش میگی که اشکه سو آباید. اینه این دی را اون طرف که این را اون طرف که ولی این آره در اینجا بیار. پلوی سو وصلش که کتا میشه اون جمله درست شد ولی این جمله خیلی کتا شد. ام اشکه سو آباید ام مقبول شد اشگه سو دیل آبایت هم طولانی تر شد قشنگم نشد اشگه سو آبایت ما به طرف کار میرم اینمی خودش دتیف هسته چون اکی عرف اضافی درست هست تو بردر حال حرکت هستی روان هستی ولی اینها کل لگش دتیف نیست اکوزتیف هست ولی اینمی جمعه داریم دتیف ساخته ایره چون ما دتیف ساز و اکوزتیف هست ولی این همین جا ما داریم دهتیف ساخته ایره چون ما دهتیف ساز و اکوزتیف ساز هم داریم در یک جمله اما این جا سو داریم حرف اضافی ما که سو هست به همه خاطر این جا میتونیسیم بگیم که اندی عباید میرم ترکار نی ولی ما این جا سو را که آوردیم سو عباید سو دی عباید شد هدف از اینست که حرف اضافی ما اینمی ده تیف بود که دیر را به دیر تغییر کرد خلاص دیگر تغییر نکرد ما فقط این را براتون نشان بیدیم کتا کتا مثلا خب ارتکالشم دیر است یا دست اوکی حالی چگونه باید تغییر بودیم میرم؟ دست کنو هستم من به طرف سینما میرم نی؟ به طرف سینما خب به طرف سینما میرم. به طرف سینما میرم. به طرف سینما میرم. به طرف سینما میرم. به طرف سینما میرم. دست کینو اگر ما بگویم که کجا میری؟ اینجا نوشته است. وو گیستو کجا میری؟ ما میگیم ما به طرف سینما میرم. خب. اینجا ما نمیتونم بگیم که اشکه مثلا برام بگیم که اینجا سو دست کینو هست. سم کینو هم گفته میتونیم، سم سیما هم گفته میتونیم. هر چیز هم گفته میتونیم. ولی ما میتونیم براش بگیم که در اینجا یک دو قسم گفته میشه. او ولی مربوطی اکوزتیف و دتیف است. اما فیلن ما این را میخوانیم. مثلا این گه را میرم به طرف سو است. سو کنو خب ایه گه سو دیم کنو آیا درست هست؟ ایه گه سو دیم کنو اما درست هست گرامری هست ولی طولانی هم هست دراز هم هست جمله ولی مقبول نیست خب صحبت نمیکنی خب اما در حساب درستم هست دراز هم هست جمله ولی مقبول نیست خوب صحبت نمیکنی خب اما در حساب درست بودن درست هست حالا ما میگم که فقط هدف ما هست که تغییر ارتکال هست اینجا دست بود اینجا دیم شد خب خب اینجا ما سو داریم پس ولی اینجا سودیم کدیم اینجا سومش میکنیم سوم کینو سوم کینو اینجا سودیم کینو شد ولی اینجا سوم کینو شد بازم ما میتونیم که این دست کینو یا این سکینو چون وقتی که ما در این آا سمکینو شد بازم ما میتونیم که ایه این دستکینو یا اینسکینو چون وقتی که ما ده این آوردیم ده آیو این آوردیم ما میتونیم که او را اکوزتیف بسازیم ده وقتی حرکت چرا که او مربوط به اکوزتیف و به دتیف هسته آلی ما اینجا حرف اضافی دتیف ها به خود داریم سو هسته اینجا براتان گفتم ایشکیه سم کینو ما به طرف سینما میرون اما اینجا دیگه دیرم او طرف کردم ایرم او طرف کردم ایمه صرف گرفتم آوردم ایمه گرفتم به سو وصلش کردم سم شد هم کتا استفاده شد هم قشنگ شد جمعه مثلا ما میتونیم که ا استفاده شد هم قشنگ شد جمعه. سم. مثلا ما میتونیم که این سکینو ما میتونیم این رو براش بگیم. مثال این گهه این گهه مثلا این استفاده میکنیم. این استفاده میکنیم. مثال اینمی رو استفاده میکنیم. تنها اینمی این استفاده میکنیم مثلا این را استفاده می کنیم. تنها این را استفاده می کنیم. یک جمله. حالا فرق این در کجا است؟ حالا ما اینجا سو استفاده کردیم مربوط به دطیف است. حالا این را استفاده می کنیم مربوط به عقوضتیف است. در وقتی روان باشی هم به دطیف کار میشه، هم به عقوضتیف کار میشه. اما وقتی که تو روان بطرف یک سینما باشی و وقتی که ما این رو استفاده کردیم او باز فرق میکنه جایش. چون در حال حرکت هستی روان هستی این به عکوز تیف هسته. ولی ما فیلن در تیف ها کار کردم. حالی فرقش در کجاست؟ این که مثلا من گفتم اینجا تینور ها گففتم. دست از آرتیکلش. پس این را میارم در اینجا. این دست کنو. مثال دست کنو. حداف از این شد که ما در عکوزتیف دی و دست تغییر نمیکنیم. ببینید اینجا هم تغییر نکرد. دست و دی تغییر نمیکنه. ببین اینجا هم تغییر نکد. دست و دی تغییر نمیکنه. فقط صرف سه جمله هست. این دست کنو گفتون. اما دست دی تغییر نمیکنه. حالا من اینجا پس چه میکنم؟ چند جمله هست؟ این گه هست. حالا پس این رو میگیرم. آی این گهه آل پس این رو میگیرم آی این آل ده دست بود نه این دست کنو آل میگیرم که این سکینو خلاص این سکینو ولی ده رو هم پاکش میکنم آره هم پاکش میکنم فقط ایسا آوردم به این وصلش کردم این سکینو شد یعنی چیساور در این وصلش کردم. این سکینو شد. یعنی چار جمله در اینجا کار شد. یعنی فرقش فرق داتیف فرق اکوزاتیف به اکوزاتیف دست تغییر نمیتن که به ایساور در اینجا و صرف در چی تغییر میکنه؟ داتیف تغییر میکنه. D و همچنین دست دیم کلش تغییر میکنه. ولی درچنین دست دیم کلش تغییر میکنه ولی در اکوزتیف دی و دست تغییر نمیکنه ببینید در اینجا این دست کینو شد ولی در اینجا اینس کینو شد بخاطر از اینکه کتا کردن این جمله را هدف ما این بود که فیلن ایج وقت در این موضوع ما گد نشدم هدف ما این فرق یا فرقای از این را گفتم که ببینید در هر جای هر قسم کار گرفته میشه ولی کل اگیش یک مناسته کل اگیش هم یک مناسته اشکست سایی را گفتم که ببینید در هر جای هر قسم کار گرفته میشه ولی کلگیش یک مناسته کلگیش هم یک مناسته اینه کتایش اینه کتایش اینه کتایش اینه کتایش ادف از اینسته که اینه میچار جمله ببینید هر کدامش تفاوت داره فرق داره در مینش این هم گرامر زبان هالمونی من خب دوستان این رو سو حالا ما فیلن کار کار کردیم چون با کار سو دیر شد اما سر شد این خیلی جمله کتا اما دیرم کار کردیم دستم کار کردیم این خلاص شد سو خب حالی چرا کار میکنیم میت ساعت چند در بیست دقیق خب ده دید و ده دیف و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و و میت همچنین تمام ارتکال ها را تغییر میده چون عرف اضافی دطیف هست میت کار میکنیم نی؟ مثلا خب امروی یک خانوم میری امروی یک مرد میری امروی یک دختر میری مثلا امروی پدر، مادر، برادر کلگیش ارتکال هاش تغییر میکنه نی؟ ما شما ارتکال داریم مرد ها همچنین زن ها همراه پدر، مادر، برادر، کل اگهش، آرتیکل‌هایش تغییر میکنن. نی؟ ما شما آرتیکل داریم، مردها همچنین، زنها همچنین، هر کدامش آرتیکل‌های خاص با خود دارن. اما اینمی ده طیف است که ایها را مشخص میکنه. ای زن است، او مرد است. من درباره یک شخص هم صحبت میکنم، اینمی مشخص میکنه. دیگه چیزی مشخص کردن نمی تونند. خب، مثلاً، من می گم مثال. دیر فاتح. ارتکال پدر چیست؟ ارتکال پدر دیست؟ ارتکال پدر دیر هست مذکر هست چون مرد هست دیر فاتح من میگم که من همراه پدر میرم منه یک نفر تلفون میکنه که همراه که میریم همراه پدر میرم یعنی میفهمی که همراه پدرش میره خب اگر من براش بگم که همراه پدر خودم میرم براش یه خودم همیز صافه کنم اینجا باز فرق میکنه خب دیگر فرقه میتویم سکین اینجا امروی کی میتویم گستو میت ویم فرستو او ده گستو ما همین گستو خوب است گستو اوکی میت ویم گستو آلی ما براش میگیم چونه که ارتکالش فت های پدر می رویم. مثال اینجا میت درف اضافی ده تیف هسته که ارتکال ها تشخیص میکنه ارتکال ها مشخص میکنه که چگونه تغییر کنه آره دیر بود ولی مست اینجا دیم شود میت دیم فاته تغییر داد میت دیم فاته فاته ولی دیر به دیم فتن. می دهیم فتن. می دهیم فتن. می دهیم فتن. ولی دیگر باید بیم تبدیل شد. ولی دیگر باید بیم تبدیل شد. ولی دیگر باید بیم تبدیل شد. حالا، من برای خود می توانم که مثلا بگویم که حالا، من برای خود می توانم که مثلا بگویم که همراه پدر خود می توانم فتن. همراه پدر خود می توانم فتن. همراه پدر خود می توانم فتن. همراه پدر خود می توانم فتن. همراه پدر خود می توانم فتن. میت مینم میت مینم فاته میت مینم فاته همیشه وقتی که ما در بوره میت مینم فاته میگیم میت مینم متا میگیم میت مینم شویسه همین در بورهش که صحبت میکنیم ولی هم فاته میگی میت مینم موته میگی میت مینم شویسه همیون در بارش که صحبت میکنیم ولی همیشه براتون بگیم که ببینید فقط از دیم یک دیر هزف میکنه ببینید میت دیم فاته صحیح سپاکش نمیکنم که دیر سن فقط تا این قسمت مین شد ولی آرتیکلش که دیم هست ما در اینجا ای و ایمه بر خود گرفتیم باز شد مینم این شکل آرتیکل های دیگر هم مثلا میت مینر مین که آوردیم مین خودت هستی ولی آرتیکل دیگر شخص ها را میگیری در مین گردش میکنی. بس تو تشخیص میکنی که او کی هست ای کی هست. مربوط چی میشه؟ فقط صرف ببینین اینجا ماین شد و ای ایم از ای گرفتیم. آمد سر ای همچنین آمد سر ایم. ماین ایم شد. این رو ما اشاره کردم که یعنی پدر خودم. همراه پدر خودم میرم. خب. ببینید اینمی قدر تشخیص کرد. جورش کرد. آره. مثلا میت هست. خب. مثلا ما میگیم که چون که آرتیکل مادر که هست ببینید پدر جور کردم براتون. آل مادر هست. دی هست آرتیکلش. آرتیکلش دی. اوکی. آل ما مثلا نوشته میکنیم که ارتیکل مادر خوهر کلگیش هست یک دی هسته. اوکی نوشته میکنیم شویسته. اوکی. هدف از اینسته که ما نوشته کردیم آن ما نوشته میکنیم که امروی کی میدویم گستونی امروی خوهر میرم خلاص برش میگیم که وقتی که آرتیکلش دی هست مثلا نوشته میکنیم ایخ گه میت. همراه کی؟ دی هست ارتکالش نی؟ آلی میت در اینجا داریم. همراه کی میری؟ ایه گه میت من همراه خوهر. این ارتکالش دی هست ولی موز دی به دیر تغییر کنه. دیر دی به دیر. چرا که در داتیف همیشه گفتم که اینجا ناشته هست همیشه در داتیف گفتم که دی به دیر تبدیل میشه اینمی تغییری دیر که میاره. اینمی حرف های اضافی داتیف میاره. میت دیر شویسته فقط شما ما سه حرفش ناشته میکنم بس که دیگر جایی نوشتن کنم. همراه خوهر خود میرم. خلاص همراه خوهر میرم. اگر مثل که ما در اینجا آوردم میت خودی حرفی اضافی است آلی اینجا مین شده بود نیست آلی مین را نوشته میکنم مین چون به من مربوط است وقتی که من مین را گفتم اینمی هر دوی از این را پایین میکنم این را پایین میکنم این و آره هر دویش را پایین میکنم یا این و در اینمی هر دوی از این را پایین میکنم. این را پایین میکنم. این و آره. هر دویش را پایین میکنم. یا این و این. هر دویش پایین میمید. در این قسمت. اوکی میگنه هر کدامش را ببینید. از هر هر کدامش شویستر. پونک پونک پونک. خب. عدف از اینسته که شما اینمی را شوویستر بگیرید یا خوهر بگیرید. می توانید ببینید فقط از ارتکال در این و این را پایین آوردیم و در مینر شد و همچنین در دطیف از دیم این و این را به مین واسه این و این را به مین که وصل کرده مین هم شد. کلش به همین طریقه است. کلش به همین راقم پیش میره. اینقدر آسان است؟ خیلی هم آسان است. براحتی هر کس میتونه که را یاد بگیره. خب. آنهایی میریم به طرف میت را کار کردیم و همچنین سور را کار کردیم. نخ را کار کردیم و همچنین سورا کار کردیم نخا کار کردیم بایه کار کردیم اما بایه یک چیزش مانده که یادم نرواه که یک چیز هنگامش مانده که در هنگام غذا خوردن در هنگام دریوری در هنگام رارفتن یا صحبت کردن در موتر اجازه نیستی کلشا باید ما بفهمیم نیست در هنگام دریوری در هنگام رارفتن یا صحبت کردن در موتر اجازه نیستی کلش را باید ما بفهمیم نیستی؟ در حنگام دریوری، در حنگام صحبت کردن، در حنگام غذا خوردن، مصمت نیست فیلیش بره این میگنی؟ مجبور نیستی در وقتی در حنگام غذا خوردن زیاد صحبت بکنی، او ها مانده که بعد او را جر کردن مردم، خب این همه ارتکال هایش اینجا تغییر دادیم. ما دیگر را جور کردیم. اوکی. دیگر را جور کردیم. اوکی. آل اینجا دست مانده. خب دست میتخین است. اونی؟ اوکی. خونساز. دست میتخین و دست کند. امیره بگیریم دست کند. دست کند. خریم دستگیند دستگیند خب دستگیند اینجا میاریم دستگینده آلی من همراه اطفال خود میرم یا همراه تفل میرم خلاص ایخ گه میت ایخ گه میت همراه کی؟ میت ویم گستو؟ آلی ما میگیم که همراه اطفال یا همراه یک تفلی که همراه ازو باشه همراه ازو میرم خب ایخ گه میت کینت اما دست هست ما ای را به دیم تبدیلش میکنم دیم کند اوکی دیم کند دیشت هی نیامد میت دیم کند ادف از اینست که ما همراه اطفال میرم همراه تفل میرم یا همراه یک خورتسال میرم نی به این مهنستان დემ ქინტ ადაფასის კი მა ამროი ათფალ მერომ აგარ მა ბოგიმ კი მა ამროი თუფლე ხოდ მერომ იყი გეხე მით მაი უკე მაი میت مای اوکی مای سعیست؟ آلی ای و ایما به مای وصلش میکنم میشه مای نیم چون مربوط ماست مای نیم مای نیم کینت مای نیم کینت خب پونت می نام کند. می نام کند. خب پونکت. فقط فرقش اینه میست. اینجا می دیم شد. اگر ما بگیم که امرای دختری او می رویم. باز فرقش ده کجاست؟ فرقش اینجاست که خب این رو همه براتون چی کنم؟ تشریح کنم باست پس همین میریم به زینم، به ایغم، به ایم میریم خب این که میت دمکند، من امروی تفل میرم یا امروی اطفال میرم این که میت مینمکند امید ای و ایم به مین وصل که مینم میشه خلاص، ارتکلش ولی دیر و دست باشه مربوط به خودت باشه میتونی که منم کنیم مربوط به شخص باشه نمیتونیم که میت منم نه میت مثلا که میت ایرم مثلا میتونی که برش بگیم میت ایرر میت اینن میتونیم که بس هر چیز به امو جملهت فرق جملهت دست به حساب ربط به امو جملهت داریم که چگونه او را پیش بریم. خب، این هم ارتکال هایش که چگونه تغییر کرد.... اینجا بندشک خلاص او روحه کار است راستی اینجا بندشک اونجا بندشک اونجا بندشک اونجا تو میگیره نه فراموش نکنم اونجا بندشک اونجا خودش هوا باز سه شد سه شد سه شد Sıra sonuna kadar devam edelim. حالا ما میگم که اینجا گفتم که میت می نیم کینت میت نیم کینت یعنی مربوط خودم است حالا ما میگم که رفیق ما یکان یک تفل داره یا یک دختر داره یا فامیل داره مربوط هر شخصی کشد مثلا ما اشاره به شخص سیوم میکنم به خودم نیه به شخص سیوم تو از ما پرسان میکنی شخص سیوم اشاره میکنیم یا شخص دوره خب مثلا میگم که اگر او دختر باشه خوردسال باشه میتکنستنی من میگم که خب میتویم اوکی می می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم می تویم او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. او یک زن نیست و او یک مرد است. احکیم میت زینم کند خب اینجا کند هست پنج دقیقه بود؟ اوکی خب وقت هم کم مونده برای احکیم میت زینم کند زین به این مناسب که او یک مرد است. او گفته صحبت میکنم امرای دختری او. یعنی او یک مرد است. به این خاطر. اح گه میت زینم کیند. ما امرای طفل او میرون. خب. مثال. ما امرای پدر او. پس میگی اح گه میت زینم پتا. اح گه میت زینم فتا ایشکیه میت زینر مثال شویسته میت زینر فراو میت زینر موته هر کدامش که بر خود نراحت است مثلا هدف میگیسته که فقط صرف ارتیکل تشخیص شوه غیر از این ارتیکل تشخیص نشه حرف زفیر را یاد نگیرید. نمیتونید پیش برود. خب. حرف زافی را کجا کار کردیم؟ آکی. آکی. بایی مانده را سید. بایی هم کار کنیم. باز دیگه شب دیگه وقت کار می کنیم. بایی ها کار کردیم. براتون گفتم نزدیک ها کلان خه را سیه. این بای هم کار کنیم. بازدگیش هم دیگه وقت کار میکنیم. بای ها کار کنیم. براتون گفتم نزدیک ها کلان خلاص کردیم. خب. حالا. من میگم که. مثلا. بای. دست. ارتکالش دست هست دست فاغن هست دست فاغن که هست ارتکالش دست هست ولی ما می گفتم که ده هنگام که وقتی که آوردیم بایم استفاده می کنیم یکی ده نزدیکم بایم آرز گفته بودم حالی ارتکالش چی هست دست هست دست فرمید. دست فرمید. دست فرمید. دست فرمید. دست فرمید. دست فرمید. خب. اراتیکل دست است. کشمالا بشه؟ خب. خب. صحیح است؟ آهان. اراتیکلش دست است آره ما میگیم که در هنگام دریوری اجازه نداریم که با تلفون صحبت بکنیم خب آره اینجا اراتیکلش دست است بای دیم میگیری میره. فاقن خلاص از رنگش. فاقن درفت من نیت درفت من نیت darf man nicht mit wie wenn der pass mit mehr mit dem herr philosophie dativ خب هدف از اینسته که ببینید در اینجا چند چیز شد حالا ما این را پس یک جمله دیگر نوشته میکنیم وقت کم مونده بایم فاغن بایم فاغن در fahren beim fahren nicht sprechen خب دوستا اینجا دست ارتکالش بود اینجا منووشته کردم که در وقتی در هنگام دریوری هیچ کس اجازه ندارد که با تلفون صحبت بکند خب آنی وقتی که ما گفتم اینجا باید دیم جورش کردم هدف ما این بود که دست با دیم تغییرش میکنیم ببینید اینجا دست است ولی با دیم تغییرش کردیم اما در جمله بعدی گفتیم در جمله بعدی بایم گفتیم نیه اینجا ببینید دیره او سیش میکنیم امی فقطایم گفتیم نی؟ اینجا ببینین دیره وصلش میکنیم امی فقط ایمه میگیریم از اینجا با بای وصلش میکنیم بایم بایم ایسن مثلا دست ایسن هست بایم ایسن هست مثلا دیر آرس هست تو که در نزدیکی هستی بایم آرس نیست بایم آرس بایم آرس نیست باید این آرست بایم آرست بایم فرق دفت من نیست میت دیم هندی شپیخیم اما ارتکال هندی چی هست ارتکالش هم دست بود که با دیم تغییرش کرد میت دیم هندی ارتکال تلفون چی هست دست هندی هست میت دیم هندی شد اما دست هم ب هست دست هندی میت دم هندی شد دست هم به دم در اینجا تغییر کرد و این آرتیکل در اینجا باز ما میفهمیم که عرفی اضافی چیست آرتیکل چیست در اینجا ما تغییر و تبدیلش کنیم اگر نه نمیتونیم خلاص باید میت دم هندی شبریکین سلامت باشین دوستا بخیر چهید. در هفته 3 روز تا 2 روز درست میدیم. شما را به خداوند میسپرم. سلامت باشید. در اینجا با خدا باشید. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجا با خداوند میسپرم. در اینجاواست خدا باشد در هفته سه روز الان دو روز همینجا بخواید درست میتیم شما را به خداوند میسپارم سلامت باشین